«کد سرفراز»

»»»»»»»»»»»وبلاگ دانشجویان کد ۸۴ رشته معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)

«کد سرفراز»

»»»»»»»»»»»وبلاگ دانشجویان کد ۸۴ رشته معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)

کامنت دکتر بشیر، خطاب به بچه های کد ۸۴ فرهنگ و ارتباطات

تو وبلاگ پاورقی، مطلبی راجع به نوآوری نوشته بودم که این کامنت (نظر) جناب دکتر حسن بشیر ریاست دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات را در پی داشت. دیدم خطابش فقط به من نیست و شامل همه می شه. پس می ذارم اینجا تا بیشتر دیده بشه: درباره نوآوری، از دکتر حسن بشیر

 

یکشنبه 11 فروردین1387 ساعت: 19:23

توسط:حسن بشیر

سلام جناب درویشی عزیز
سال نو بر شما و همه دانشجویان همکلاسی شما مبارک.
مطالب خوبی در وبلاگتان نوشته اید. مخصوصا با موضوع نوآوری که امسال مقام معظم رهبری فرموده اند. بنظرم می رسد علیرغم اینکه گفته اید "کوجکتر از اونی ام که بخوام بنویسم" شما و سایر دوستان دانشجو بخوبی می توانند به وظایف اساسی خودتان عمل کنند و می توانند. یکی از کارهای مهم نوآوری برای شما در این مرحله دانستنی های جدید علمی شما که برای هر روز شما می تواند نوعی از نوآوری باشد. تفکر و تفکر و تفکر و در راستای حل مشکلات مملکت با ابزار ایمان و علم نیز مرحله بعدی نوآوری شماست. کشف زمینه های مهمی که می تواند اسلام را در صحنه کشور و جهان تعمیق و گسترش دهد و به راه حلهای جدید برسد تحولی جدی در مرحله نوآوری همه شماست. نوآوری همه نوید کل یوم عید است که در آن اگر گناهی صورت نگیرد نوعی از عید است که تازگی و نوآوری دارد. و مهمتر از همه کشف خودتان و قدرتهای خودتان و اهداف صحیح خودتان و حرکت بسمت تحقق آنهاست که امیدوارم همگی در راستای انقلات اسلامی باشد. همه این موارد برای شماها که از همت خوب و بالائی برخوردارید سخت نیست. شماها اتفاقا برای این کارها به اندازه کافی بزرگ هستید. البته اگر قدر خودتان را بدانید و مرحله ای را که در آن هستید بخوبی بشناسید و به وظیفه خودتان عمل کنید.
موفق و موید باشید.
حسن بشیر

خدا را شکر هشتادوچهاری نشدیم....!!!!

شاید تعجب کرده باشید، ولی این جمله رو تا حالا چند بار شنیده ام. کد بالایی ها وقتی ما رو می بینند، خدا را شکر می کنند که مثل ما نشدند. مگه ما چه مونه؟

ما چیزیمون نیست. دانشگاه برای هشتادوچهاری ها یه جوریه! یه طوری که اونا جلوی سالن امتحانات دانشگاه اعتصاب می کنن و امتحان نمی دن. هشتادوچهاری ها یه کدی هستند که تو سیستم کثیف آموزش له شدند و چیزی ازشون نمونده! (ادبیات رو حال کردین!؟) بین هشتاد وچهاری ها وضع هشتادوچهاری های رشته ما: معارف اسلامی فرهنگ و ارتباطات از همه بدتره. ما همه درسهای بخش عربی مون یه ترم عقبه. باورتون می شه؟ همه هشتادوچهاری ها بدون این که قواعد رو تمام کنن دارن تفسیر می خونن. آشنایی با قواعد عربی خیلی به فهم ما از قرآن کمک می کنه. کد ۸۵ و کدهای بعد طبق برنامه با تمام شدن قواعد عربی و اندیشه اسلامی که دروس وقت گیری هستند به سراغ تفسیر خواهند رفت ولی ما هشتاد و چهاری ها خلاف برنامه یک ترم زودتر شروع کردیم که در مورد ما ارتبی ها باید بگم دو ترم زودتر!

خلاصه سال اولی که بودیم می گفتن کد بالایی بشید ساعتهای درسی تون با واحدهاتون یکی می شه. سال سومی شدیم ولی الان وضعمون از هشتاد و ششی ها هم بدتره! سیستم کثیفه! البته برای ما کثیف تر. و باز هم البته امید داریم کثیف تر نشه. سال اول ۴۰ ساعت کلاس ومباحثه داشتیم. سال اولی های فعلی ۳۳ ساعت و نیم!

 ما ارتبی ها تنها هشتادوچهاری هایی هستیم که هنوز قرائت و ترجمه داریم. قرائت و ترجمه قرآن کریم ۱و ۲ که از ابداعات (قابل تقدیر و تشکر) بخش عربی برای کد ۸۴ و ما بعده، یه درس جالبیه که هر هفته امتحان داره! امتحاناتی که تاثیر اونا در معدل کمی بیشتر از چند هزارمه! کمی بیشتر از صفر! واقعا اینجا تازه می فهمیم: قطره قطره جمع شود.

ما بیچاره ها به تورمون مباحثه عربی خورد! آزمونک (امتحان هفتگی قواعد عربی!) خورد که خدا رو شکر این دومیه یه هفته درمیون شد! یعنی ظاهرا بخش دید امکاناتش رو نداره که هر هفته امتحان عربی هم بگیره.

مقرری های تفسیر هم جانفرساست. ولی می شه هر هفته خوند و تو امتحان هم نمره خوبی کسب کرد. ولی تهرانی های کد ۸۴ که از اعاظم و اوباش هستند، و همیشه فقط خود را می بینند، مانع برگزاری امتحان ماهانه شدند. مقرری ها کم نشد، هیچ، بیشتر هم شد. حتی برای امتحان میان ترم دو برابر امتحان داریم! دو سوره اسرا و کهف با هم! خدا به خیر بگذراند.

بگذریم! با همه اینها کد ۸۴ فرهنگ و ارتباطات همیشه کد سرفراز بوده و هست و خواهد ماند. در لابلای این همه سختی ها و مشکلات، دوام آورده و مورچه وار به جستجو و کسب علم و مهارت مشغول است. جالبه که درصد قبولی این کد در درس قواعدعربی ۳ (با استاد ارجمند آقای اسودی ) صد بوده. همه قبول شدند. فکر کنم این حادثه بی نظیر برای اولین بار اتفاق افتاده باشد. البته برای اولین بار هم بود که تو کلاس قواعد عربی ما فقط خود ما بودیم و از رشته های دیگه کسی نبود.