«کد سرفراز»

»»»»»»»»»»»وبلاگ دانشجویان کد ۸۴ رشته معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)

«کد سرفراز»

»»»»»»»»»»»وبلاگ دانشجویان کد ۸۴ رشته معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)

خلاصه روان شناسی اجتماعی- ج۳: اسناد -محسن خاکپور

اسناد چیست ؟

اطلاعات صحیح از احساسات دیگران به انحای مختلف به دست می آید. با این حال کسب اطلاعات در حوزه ی ادراک اجتماعی فقط گام نخست به شمار می آید و ما علاوه بر آن به فهم صفات ماندگار دیگران و دانستن علل رفتار آنان  نیز نیازمندیم .

 

 به عبارت دیگر روان شناسان اجتماعی مثل حوزه های علمی دیگر – که در مقام تبیین و یافتن علت وقوع پدیده ها هستند – به فهم چگونگی رفتار دیگران اکتفا نمی کنند و در صدد فهم چرایی رفتار آنان هستند ؛به فرآیندی که از طریق آن به چنین اطلاعاتی دست می یابیم . به اسناد معروف است. به عبارت دقیقتر(( اسناد به تلاش ما در فهم علل رفتار دیگران و نیز رفتار خودمان، اشاره   دارد))، نتایجی که درباره ی علل رفتار دیگران بدست می آوریم،بر ارتباطات ما با دیگران اثر می گذارد.از این رو اسنادها نقش مهمی در بسیاری از جنبه های رفتار اجتماعی از جمله متقاعد سازی ،پیشداوری،ارتباطات دراز مدت،نفوذ اجتماعی و تعارض ایفا می کنند.

 

 

نظریه های اسناد کدامند؟

نظریه هایدر: او معتقد است برای پیش بینی رفتار باید . رفتار را معلول فرض کنیم و منابع علی آن را در فرد یا محیط جست و جو کنیم .

از نظر هایدر مردم در زندگی روز مره مانند دانشمندان عمل می کنند و برای ادراک یکدیگر از همان اصول علی و منطقی سود می جویند. ما در پیش بینی رفتار دیگران ابتدا می کوشیم میان تاثیرات محیطی و تاثیرات درونی (فردی) تمایز بگذاریم.

علت درونی نیز وقتی قابل استنباط است که هیچ عامل بیرونی قابل قبولی برای توضیح اعمال فرد وجود نداشته باشد.مثلا اگر بدانیم همکارمان به خاطر در خواست حاجتی با ما مهربان است (علت بیرونی). نمی توانیم بگوییم که آیا واقعا مارا دوست دارد یا نه (علت درونی).

در این میان عامل علی درونی نیز به دو مولفه تقسیم می شود: (توانایی) فرد برای انجام دادن یک عمل و (کوششی ) که صرف میکند. از نظر هایدر نیروهای محیطی و درونی رابطه ای افزایشی یا کاهشی دارند، آن ها ممکن است مکمل ، کاهنده یا حذف کننده یکدیگر باشند .

مبنای دیگرتحلیل هایدر از عمل ادراک کوشش است که با دو چیز تعیین میشود: قصد عمل کننده و کوشش وی برای نیل به عمل. عقاید بنیادین هایدر با دو بیان اسنادی بنیادین در ارتباط است :آیا عمل معلول گرایش های درونی است یا عوامل بیرونی؟اگر درونی است عمدی بوده یا غیر عمدی؟ پاسخ ما به این گونه سوال ها راهنمای رفتار بعدی ماست، در واقع نیازمند رفتار درست اسناد درست است.

 

نظریه جونز و دیویس : نظریه استنباط متناظز جونز و دیویس در پاسخ  به این پرسش است که ما چگونه  بر اساس اعمال آشکار دیگران استنباط می کنیم که آنان دارای صفات یا خلق و خوی خاصی هستند .صفاتی که در همه موقعیت ها همراه آنان است  و در گذر زمان نسبتا ثابت باقی می ماند؟ شاید در نظر اول این امر کار ساده ای به نظر آید و گفته شود رفتار دیگران منبعی غنی برای ما فراهم می اورد که اگر با دقت به آن توجه کنیم می توانیم اطلاعات زیادی را در مورد صفات افراد بدست آوریم ، اما این مسئله بسیا ر پیچیده است زیرا غالبا رفتار افراد منعکس کننده انتخاب ها یا صفات آنان نیست بلکه گاهی به این علت است که عوامل بیرونی حیطه گزینش کمتری را برای آنان باقی می گذارد .

مطابق نظریه ی جونز و دیویس این گونه قضاوت ها بر خواسته از عوامل مختلفی است که از طریق عطف توجه به انواع خاصی از رفتار به دست می آید که عبارتند از:

 

عدم مطلوبیت اجتماعی : رفتارهایی که از نظر اجتماعی مطلوبیت و جاذبه ای ندارند یا مطوبیت کمتری دارند می توانند ما را به صفات و گرایش های پایدار فرد هدایت کنند.مثلا اگر فرد برای برای شغلی که مستلزم برون گرایی است مراجعه کند و در حین مصاحبه رفتارش، بر عکس جنبه درونگرایی داشته باشد . مصاحبه گر براحتی میتواند در یابد که این مراجع واقعا درونگراست . زیرا در چنین موقعیتی افراد تمایل دارند که خود را به گونه ای نشان دهند که در مصاحبه پذیرفته شوند. مطالعات متعددی این اصل را تائید می کند.

 

داشتن آزادی عمل و حق انتخاب : در هنگام قضاوت و اسناد، قضاوت کننده زمانی اطمینان بیشتری از اسناد خود پیدا می کند که حس کند که شخص مورد نظر که رفتار از او سر می زند از آزادی عمل و حق انتخاب بیشتری بر خوردار است و رفتار وی برخواسته از نگرش های اوست.

 

عدم انطباق با نقش اجتماعی : رفتاری که بر اساس ایفای نقش اجتماعی باشد لزوما انگیزه ها یا باورهای اساسی شخص را نشان نمی دهد. مثلا رفتار آتش نشانی که خود را به آتش میزند لزوما بیانگر آن نیست که وی فردی انسان دوست است زیرا ممکن است وی صرفا به وظیفه ی شغلی خود عمل  بکند .اما رفتار هایی، مغایر نقش های اجتماعی متعارف را می توان به صفات و گرایش های درونی اسناد داد.

 

انتظارات:انتظار ما از گرایش های واقعی فرد نیز می تواند در استنباط صفات و باورهای پایدار وی راهنمای خوبی باشد.معمولا انتظاراتی که بر اساس اطلاعات گذشته فرد شکل می گیرد می تواند به ما کمک کند تا از استنباط های علی عجولانه ای ،که صرفا بر اساس یک رفتار خاص است خوداری کنیم. حال اگر افراد به شیوه ای جدید و متفاوت با این انتظارات عمل نماید باور میکنیم که احتمالا یک اسناد بیرونی (عوامل محیطی ) در کار است.

 

نظریه ی کلی: تحقیقات جونز و دیویس بر پایه ی عمل واحد است، اما اگر از رفتار های دیگر فرد نیز مطلع باشیم می توانیم از روش ((کلی)) استفاده کنیم . وی منسجم ترین و جامع ترین تحلیل را از اسناد ابداع کرد و ان را( الگوی تغییر همگام) نامید.اصل تغییر همگام بدین معناست که ما بدنبال یک همایندی بین رویداد خاص و علت خاصی در موقعیت های متفاوت باشیم. یعنی اگر علت معینی همیشه با یک رویداد خاص همراه شود و آن رویداد در غیاب آن علت اتفاق نیفتد ما این رویداد را به آن علت اسناد میدهیم. به عبارت دیگر تغییرات آن علت همیشه با این رویداد  همگامی دارد.

 

  ((کلی)) معتقد است افراد از سه نوع اطلاعات بهره می جویند تا به اسناد علی دست یابند . آنان بررسی میکنند تا ببینند آیا یک رویداد، همراه با  1. اشیای محرک  2.عمل کنندگان (اشخاص) و  3.موقعیت ها، اتفاق می افتد یا نه ؟مثلا دوست ما ،احسان سر کار می آیدو می گوید شب گذشته برای دیدن یک نمایش رفته بود . سپس ادامه میدهد که یک هنر پیشه کمدی نمایشی اجرا کرده و او به سخنان و کارهای وی بسیار خندیده است . در واقع گمان می کند آن مرد خنده دار ترین هنر پیشه کمدی است.

  کلی میگوید از طریق بررسی هر یک از ابعاد این مثال به ترتیب به دنبال یک اسناد هستیم : آیا این رفتار دقیقا مربوط به یک محرک خاصی است ؟ آیا احسان همیشه به یک هنرمند کمدی این گونه میخندد یا واقعا در این مورد به طور غیر عادی خندیده است؟دوم ، آیا این رفتار مربوط به یک شخص خاص است؟ یعنی آیا این گزارش را از دیگران هم شنیده ایم یا فقط احسان است که به این هنر پیشه کمدی خندیده است ؟سوم،آیا این رفتار مربوط به موقعیت یا زمان خاص است؟ آیا احسان هر بار که به تماشای نمایش این هنر پیشه کمدی می رود،می خندد یا فقط شب گذشته به دلیل خاصی زیاد خندیده است؟ به گفته وی افراد سه نوع ویژگی ذیل را برای دست یابی به اسناد علی به کا ر می برند:

تمایز : آیا این شخص فقط در برخورد با این محرک خاص بدین گونه عمل می کند ؟ آیا واکنش احسان در مورد محرک خاص، از واکنش های دیگر او متمایز است ؟ اگر متمایز باشد می گوییم تمایز بسیار است.

 

توافق:آیا همراهی و توافق دیگران وجود دارد. یعنی دیگران نیز در این موقعیت همین گونه عمل می کنند؟. هر چه شمار افرادی که به یک نحو واکنش نشان می دهند بیشتر باشد،توافق بیشتر خواهد بود .

 

همسانی : آیا ایا این شخص همواره و در زمان ها یا موقعیت های دیگر نیز به این محرک به همین شیوه واکنش نشان می دهد؟ آیا احسان به این هنرپیشه فقط در همین زمان این گونه واکنش نشان داد؟هر چه واکنش شخص در طول زمان هماهنگی و دارای ثبات بیشتر باشد همسانی فزون تر خواهد بود.

 

مطابق مفروضات کلی هنگامی که رویداد معینی را به یک علت معینی اسناد می دهیم این فرآیند اتفاق می افتد و ما اطلاعات را به سرعت در این ابعاد سه گانه مرور می کنیم. در این جا نحوه بروز حالت های مختلف را با توجه به موارد ذکر شده معرفی می کنیم.

_ برای آن که یک اسناد بیرونی داده شود:باید (تمایز افراد)(توافق در سطح بالا)و(همسانی زیاد) باشد

_برای آن که یک اسناد درونی داده شود : باید (تمایز کم) (توافق در سطح پایین)و (همسانی زیاد) باشد

_و برای آنکه یک اسناد موقعیتی ساخته شود : باید (تمایز زیاد )(توافق در سطح سطح پایین)و(همسانی کم )باشد.

 

 

نظریه واینر : وی معتقد است علاوه بر علت یابی درونی و بیرونی آن گونه که هایدر و کلی مطرح کردند اسنادهای دیگری هم،می تواند وجود داشته باشد . وی یک طبقه بندی سه بعدی فرض می کند که با توجه به محل دقیق علت (درونی یا بیرونی )       ،( پایداری یا ناپایداری )و(قابل مهار بودن یا غیر قابل مهار بودن )اسنادها را مشخص می کند.

طبقه بندی واینر علاوه بر نقش واسطه ای مهمی که از جنبه شناختی دارد به واکنش های هیجانی و احساسات متفاوتی که به تبع اسنادهای علی گوناگون بوجود می آیند نیز توجه می کند.

واینر نشان داده است که نوع احساسات افراد به نوع اسناد آن ها معانی مختلفی می دهد. مثلا شخصی را فرض کنید که در کار یا امتحانش موفق شده ،در این حالت اسنادهای درونی (توانایی و کوشش) باعث احساس غرور وی میشود واسنادهای بیرونی مانند(سادگی امتحان،کمک همکلاسی و..) زیاد مهم جلوه نمی کند اسناد در این مثال می تواند حالت های مختلفی را به خود بگیرد، مثلا اگر فرد ناکامی در امتحان را، با علت های درونی(کمی کوشش.توانایی پایین و..) توجیه کند ثمره اش شرمساری خواهد بود .اما اگر آن را به علت های بیرونی مانند (سختی امتحان)اسناد دهد ممکن است باعث غافلگیری یا عصبانیت می شود.

مهارپذیری علت های ادراک شده نیز اهمیت دارد و می تواند احساسات متفاوتی را ایجاد کند. اسناد درونی مهارشدنی مانند کوشش_ برای کسی که کوتاهی کرده و با ناکامی مواجه شده _ احساس تقصیر یا گناه را بدنبال می آورد در حالی که علت های مهار ناشدنی مانند ناتوانی، کمی هوش و استعداد یا ویژگی های شخصیتی دیگر،افسردگی را موجب می شود.

(پایداری یا ناپایداری) علت ها نیز قابل توجیه اند . علت های ناپایداری، مانند عدم توجه در موقع امتحان، در موقعیت ها و زمان های مختلف نوسان می یابد . اما علت های پایدار مانند مشکل بودن درس، نسبتا کمتر تغییر می کند .علت های پایدار ممکن است افسردگی (ناشی از احساس در ماندگی ) را بدنبال داشته باشد.در حالی که علت های ناپایدار احساس تقصیر و عزم برای جبران در آینده را در پی دارد.

 

بسیاری از مطالعات آزمایشگاهی و میدانی درستی نظریه ی سه بعدی واینر را تایید کرده اند(بار-تال-گلدبرگ-نانی-هایامیزو- راسل1982)

 

منابع اساسی خطا در اسناد کدامند؟

 

خطای بنیادی اسناد: واقعیت این است که ما علل بیرونی را نادیده می انگاریم و به اهمیت آن ها توجه نمی کنیم و در مقابل به علل درونی و گرایشی توجه می کنیم . این امر نشان دهنده خطایی است که -راس1977- آن را ((خطای بنیادی اسناد)) می نامد.در واقع هنگامی که که عوامل محیطی آشکاری وجود داشته باشد گرایش  بسیاری برای یافتن علت شخصیتی  و درونی، در قضاوت های اسنادی به چشم می خورد.

شاید این گونه اسناد از این واقعیت سرچشمه می گیرد که ما هنگام مشاهده رفتار دیگران توجه خود را به خود اعمال معطوف می کنیم و موقعیت وقوع آن ها را به صورتی کم رنگ، در پس زمینه قرار می دهیم. در نتیجه به دلیل برجستگی خود رفتار ، به تاثیر احتمالی علل موقعیتی کمتر توجه می کنیم . احتمال دیگر این است که ما واقعا به عوامل موقعیتی توجه می کنیم ،اما بهای بیشتر را به عوامل گرایشی می دهیم.

باید به این نکته  توجه داشته باشیم که خطای اسناد عوارض مهمی را در بردارد به همین علت باید در نحوه آن وشناسایی خطاهای آن بیشتر توجه کنیم.

دین مبین اسلام به این مسئله توجه خاصی می کند و برای جلوکیری از این خطا که باعث بوجود آمدن مشکلات مختلفی میشود به مومنان توصیه می کند که از هرگونه تفسیر گفتار و رفتار دیگران به صورتی که موجب جدایی از یکدیگر بشود خوداری نمایند و آن را در جهت گیری به نفع افراد جامعه سوق دهند.در واقع ایمان اقتضا می کند سخنان دیگران را به بهترین وجه بپذیریم و تا هنگامی که راهی برای تفسیر نیکو از سخنان دیگران وجود دارد از گمان بد بپرهیزیم.امام علی (علیه السلام) می فرماید: ((...و نیز به گفتار برادرت تا وقتی که می توانی تفسیر نیکو بکنی .گمان بد مبر))

 

اثر عامل_ ناظر:دومین مورد از خطای اسناد  اثر عامل _ناظر است، مثلا اگر ببینیم دیگری به زمین افتاده، حادثه را به دست و پا چلفتی بودن او اسناد می دهیم (علل درونی)اما اگر خود ما، زمین بخوریم می گوییم کف کفش هایم صاف بود، یا زمین لغزنده بود(علل موقعیتی). این خطای در اسناد به اثر عامل یا ناظر معروف است.

 

چرا اثر عامل _ناظر رخ می دهد؟

 

 جونز و نیسبت دو تبین برای اسنادهای عامل و ناظر ارائه کرده اند:

 

_اول: تفاوت اطلاعات موجب تفاوت در اسناد می شود . افراد در نقش عامل، اطلاعات قابل توجهی از عمل خود در موقعیت های مختلف دارند و می دانند که رفتارشان چگونه در این موقعیت ها متفاوت می شود . لذا عمل خود را به ویژگی های موقعیت اسناد می دهند، در حالی که افراد در نقش ناظر، غالبا از سابقه رفتاری شخص عمل کننده اطلاعاتی ندارند و مطابق همان الگوی خطای بنیادی اسناد عمل دیگران را به عوامل درونی (صفات و گرایش ها ) اسناد می دهند.

_دوم: تفاوت زاویه دید، باعث تفاوت در اسناد می گردد.ناظر مشاهده گر، طبیعتا روی عمل متمرکز می شود و این برجستگی خاص باعث می شود که ناظر، رفتار عامل را به گرایش های او اسناد دهد. اما عامل، به همان عمل خودش به صورت متمرکز نگاه نمی کند، بلکه توجه اش به بیرون از خودش منعطف می گردد و بدنبال علل موقعیتی می رود یعنی از دیدگاه عامل، موقعیت برجسته می شود.

 

سوگیری خدمت به خود: گرایش اسناد نتایج مثبت و موفقیت ها به علل درونی و اسناد نتایج منفی و ناکامی به علل بیرونی در کارهای مربوط به خود؛ سو گیری خدمت به خود، نامیده می شود و ظاهرا وقوع آن همگانی و آثار آن نیرومند است.

  این سو گیری می تواند علت بسیاری از اختلاف نظرهای میان افراد باشد.غالبا فردی که با دیگران کار مشترکی انجام می دهد _به دلیل همین سو گیری _تصور می کند او عمده کار را انجام داده است نه همکارانش.همچنین این سو گیری باعث می شود افراد تصور کنند موفقیتشان ناشی از علل درونی و شایستگی است، ولی موفقیت های دیگران مربوط به علل بیرونی است، همچنین به دلیل همین سوگیری بسیاری از افراد اعمال منفی خود را منطقی، و اعمال منفی دیگران را، غیر منطقی و توجیه ناپذیر قلمداد می کنند.

چرا این خطا در اسنادهای ما رخ می دهد؟

چندین نظر در مورد این خطا ارائه شده که اکثر آن ها در دو دسته جای می گیرند: تبین های شناختی و انگیزشی

 

الگوی شناختی: بیان می کند که سوگیری خدمت به خود اساسا ناشی از گرایش های معینی در نحوه پردازش اطلاعات است (راس1977) چون ما انتظار داریم که موفق شویم، این گرایش در ما هست که نتایج مورد انتظار را بیشتر، به علل درونی اسناد دهیم تا علل بیرونی

تبین انگیزشی:معتقد است که این سوگیری ناشی از نیاز ما به حفظ و افزایش حرمت خود است(گرینبرگ و دیگران.1982) هر چند ممکن است هر دو عامل انگیزشی و شناختی در این خطای اسنادی نقش داشته باشند.ولی به نظر می رسد که شواهد تحقیقی، بیشتر از تفسیر انگیزشی حمایت می کنند.

 

اسناد موفقیت به خداوند:

  برای تبین این اسناد باید ریشه های آن را در باورهای دینی بیابیم ،در آیات قرآن  امور نیک و مورد پسند به خداوند اسناد داده شده است ((ما اصابک من حسنة فمن الله...))

با توجه به بینش توحیدی و توحید افعالی هر ((شی)) ای آفریده اوست، ((الله خالق کل شی )) ،به همین علت حسن ونیکویی برای همه مخلوقات از آن جهت که بهره ای از وجود دارند منسوب به خداوند است.

تحلیل دیگر اسناد امور به خداوند، از بعد توکل است .یکی از خصوصیات مومنان توکل بر خداوند است((و هر کس بر خداوند توکل کند او برایش بس است)) کسی که اراده خداوند را بر اراده خویش مقدم کند خداوند او را در وصول به سعادت کفایت می کند.

در حقیقت توکل بیانگر نظارت عام و مستمری است که سراسر این عالم را در می نوردد و هیچ نیکویی را مهمل نمی گذارد؛ مقدمات را به غایات و نتایج می رساند و موجب امید در دل های نیکوکارن میگرددو به انسان شجاعت و صلابت روحی می بخشد.

خلاصه روان شناسی اجتماعی- ج۱:کلیات: محسن خاکپور

 

فصل اول: کلیات

روانشناسی اجتماعی چیست؟

روانشناسی اجتماعی دانشی است که به مطاله ی تاثیر متقابل رفتار بر یکدیگر می پردازد و در صدد یافتن علل و جگونگی پدیدایی رفتار.احساسات و افکار افراد در موقعیت های اجتماعی است. در این تعریف منظور از مفهوم ((علمی)) استفاده از روش های معتبر تجربی است و منظور از ((موقعیت های اجتماعی ))موقعیت هایی است که تحت تا ثیر حضور واقعی .خیالی یا ضمنی دیگران باشد.

 

روانشناسی اجتماعی با چه رشته های علمی در پیوند و تعامل است ؟

اغلب دانش های انسانی با یکدیگر پیوسته اند و بین شاخه های مختلف دانش ارتباط و تعامل   وجود دارد .در واقع هر یک از آن ها در قبال خدماتی که به سایر رشته ها می دهند خدماتی نیز دریافت میکنند.

از میان علوم انسانی سه علم روان شناسی . جامکه شناسی و مردم شناسی روابط تنگاتنگ و مستمریی با روان شناسی اجتماعی دارند.

 

- روان شناسی اجتماعی و روان شناسی عمومی: برخی روانشناسی اجتماعی را شاخه ای از روان شناسی عمومی می دانند و عده ای دیگر معتقدند که روانشناسی چیزی جز روانشناسی اجتماعی نیست . با این همه ضمن اینکه نمی توان انکار کرد که این دو رشته قلمرو مشترک وسیعی باهم دارند ولی میتوان تمایز هایی را نیز میان آن ها مشخص نمود: روانشناسی عمومی در صدد آن است که رفتار آدمی را بیشتر با تاکید بر فردیت او مورد مطالعه قرار دهد ولی روانشناسی اجتماعی رفتار آدمی را در موقعیت های اجتمکاعی مورد مطالعه قرار میدهد .در جریان این مطالعه روانشناسی عمومی بیشتر به فرآیند روانی و تجارب آزمایشگاهی اهمیت میدهد اما روانشناسی اجتماعی به تعامل میان افراد و رفتار در گروه ها و همچنین استفاده از تحقیقات میدانی اهمیت میدهد .

 

- روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی : این دو علم نیز مرزهای مشترک بسیاری با هم دارند ولی تفاوت هایی را نیز میتوان میان آنها شناسایی کرد. در هر دو رشته رفتار افراد در گروه مورد مطالعه قرار میگرد ولی جامعه شناسی آن را از آن نظر که از افراد صادر میشود .مورد مطالعه قرار نمی دهد بلکه آن را به عنوان پدیده ای اجتماعی در نظر میگیرد اما روانشناسی اجتماعی در مطالعه رفتار بر افراد متمرکز میشود در واقع در مطالعه ی رفتارهای اجتماعی . جامعه شناس به علل اجتماعی و روان شناس اجتماعی به علل روان شناختی آن علاقه مند است.

قابل ذکر است جامه شناسی بیشتر روش های خود را از روانشناسی اجتماعی گرفته است و متقابلا مفهوم ((نهاد))از جامعه شناسی وارد روانشناسی اجتماعی شده است .   

 

-روان شناسی اجتماعی و مردم شناسی : روابط بسیار محسوس و عینی این دو رشته نخست به صورت نیاز متقابل ظاهر شد . روان شناسی اجتماعی در مردم شناسی  بیش از هر چیز اطلاعات مستند را جست و جو میکند و مردم شناسی نیز به هنگام مواجهه با مسایل به روان شناسی اجتماعی توجه میکند . در این جا موضوع اقتباس یکی از دیگری مطرح نیست بلکه بیشتر نوعی همکاری آگاهانه در میان است .برای مثال موضوع ((خصیصه ملی )) که در قلمرو مشترک روان شناسن اجتماعی و مردم شناسی قرار دارد از موضوعاتی است که در تحقیات مردم شناسی توسعه یافته است و اکنون در هر دو رشته مورد توجه قرار گرفته است.همچنین ورود روانشناسی اجتماعی در مردم شناسی به نحو قابل ملاحظه ای هدف های این علم را تعالی بخشیده است .

 

منظور از تاریخچه ی روانشناسی اجتماعی چیست ؟

در بررسی سیر تحول و پیدایش روان شناسی اجتماعی  وقتی سخن از ((آغاز روانشناسی اجتماعی)) به میان می آید  گاهی منظور این است که نخستین بار چه کسی این اصطلاح را به کار برده است –و گاهی هم میخواهیم بدانیم اولین آثاری که در این زمینه انتشار یافته کدام است و گاه نیزمنظور آن است که اول بار چه کسی در حوزه ی این رشته و در باره ی مباحثی که که امروزه جزو این رشته به حساب می آیند به تفکر و تجربه پرداخته است

 

 

روند آغاز و رشد روانشناسی علمی قبل از علمی شدن به چه صورت بوده است ؟

غالبا سرآغاز تاریخ و تفکر اندیشه اجتماعی. به طور عام و اندیشه های روان شناختی اجتماعی. به طور خاص را به متفکران یونان باستان باز می گردانند. در میان متفکران یونان باستان از افلاطون (347-427 ق.م) و ارسطو(322-384 ق.م ) به عنوان پیشگامان تفکر فلسفی غرب در باب اندیشه های اجتماعی مرتبط با مسائل روانشناسی اجتماعی نام برده می شود.

پس از افلاطون و ارسطو تقریبا هیچ متفکری در دنیای غرب اندیشه های اجتماعی مهم و جدیدی ارائه نکرد و این سکوت تا اواخر قرون وسطی ادامه داشت.

با ظهور اسلام در دهه سوم قرن هفتم میلادی به خصوص در خلال قرون نهم تا چهاردهم میلادی که همزمان با اوج شکوفایی تمدن اسلامی است متفکرانی چون فارابی. بیرونی .خواجه نصیر الدین طوسی و ابن خلدون در باره ی رفتار اجتماعی انسان دیدگاه های مهمی را ارائه کرده اند.

 

-  ویژگی های رهبر و روابط متقابل رهبران و پیروان آنها

- علل وانگیزه های رفتار انحرافی

- بحث عشق و دوستی و ارائه تعاریف وتقسیم بندی آنها

-تنظیم روابط میان افراد و چگونگی تاثیر متقابل افراد بر یکدیگر

-تعاون و همکاری

- پیشداوری

 

 پس از ایشان بار دیگر در غرب کسانی چون جان لاک(1704-1632).کانت(1804-1724). تارد (1904-1843) و لوبون (1931-1841) در این عرصه به مطالعه پرداخته اند.

 

آیا در ادبیات فارسی نشانی از مفاهیم روانشناسی اجتماعی وجود دارد؟

با سیری دقیق و عمیق در آثار ادیبانی چون سعدی. نظامی.مولوی می توان به نمونه های فراوانی از اندیشه  های  با ارزش دست یافت که هر کدام از آنها  در عرصه های مهم علمی قابل استفاده و توجه میباشند وبا کمی تامل و تفکر میتوان در های جدیدی را به روی علم گشاد .

در مورد روانشناسی اجتماعی نیز با جستجو در میان آثار مفاخر ادب پارسی میتوان درباره ی نحوه تاثیر متقابل افراد بر یکدیگر .روش های نفوذ در دیگران وچگونگی فرآیند دوستی و محبت و عشق و شرایط عوامل پایداری و استحکام و تعمیق آن ها و درباره پیامدهای مثبت رفتارهای سودمند اجتماعی ویا آثار زیانبار رفتارهای خصمانه و پرخاشگرانه.پیشداوری و تبعیض و نگرشهای منفی /رفتارهای کجروانه و نابهنجار و.. به روابط و قانون مندیها و چارچوب هایی در باب رفتار اجتماعی انسان دست یافت که بسیار ارزشمند و قابل استفاده می باشند.

همچنین در ادبیات ما تو صیف ها وگاه تبیین های دقیقیی از رفتار های طبقات مختلف مردم هر عصر ارائه میشود.در موارد بسیاری ادیبان مابا ظرافت و دقت خاصی همچون مردم شناسانی زبر دست از روحیات مردم عصر خویش سخن گفته اند که همگی نشان از دید والای آنان وگستره وسیع فرهنگ وادبیات غنی ماست.

 

 

روانشناسی اجتماعی بعد از علمی شدن:

تا حدود یکصد سال پیش روی آورد غالب وروش مطالعه ی مسائل روانشناسی اجتماعی بیشتر جنبه فلسفی داشت.از اواخر قرن نوزدهم با بکارگیری روش تجربی تحولات گسترده و سریعی در روان شناسی اجتماعی رخ داد.

در سال 1898 تریپلت مطالعه ای دربارهی افزایش تلاش دوچرخه سواران در جمع عمومی انجام داد که نخستین آزمایش تجربی در روانشناسی اجتماعی به شمار می آید.

در فاصله بین سال های 1880 تا 1935 زمینه ها و آمادگی ها به تدریج در حوزه روان شناسی اجتماع شکل می گرفتند . ویژگی دهه 1930 گسترش توجه و علاقه مندی به ساخت و عملکرد نگرش ها و نیز کیفیت پراکندگی آن ها در طبقات یا گروه های مختلف بود.

 با گسترش سلطه ی حزب نازی بر اروپا در دهه 1930 بسیاری از روانشناسان به آمریکا مهاجرت کردند و با پیدایش نازیسم و جنگ جهانی دوم سوالات بسیاری به وجود آمد که به تحقیقات در طی جنگ و پس از آن جهت داد. در واقع رویدادهای پیش بینی شده جنگ و هم خود جنگ تاثیر پایداری بر روانشناسی اجتماعی گذاشت . روانشناسی امریکایی در قرن بیستم تحت تسلط رفتار گرایی بود.پس از جنگ جهانی مطالعاتی در زمینه ی تحقیقات تطبیقی – تجربی صورت گرفت .

ظهور شریف ولوین را در روان شناسی اجتماعی باید نقطه عطفی در تحول این رشته به شمار آورد . در سال 1948 تغییرات اساسی در روش های روانشناسی اجتماعی به وقوع پیوست که سریعا تصویر نظری این رشته را دگرگون کرد . در همین سال کتاب مشهوری در زمینه روانشناسی اجتماعی به قلم کرچ.کرچفیلد و اش به چاپ رسید. سپس فیستنگر شیوه های پژوهشی را عمیقا متحول نمود.

در طی دهه های 1950و1960 روانشناسی اجتماعی بیش از پیش متحول شد و به سوی نظریه پردازی درباره فرآیندهای اجتماعی و شناختی و کاربرد آن ها پیش رفت. تا دهه ی 1970 روانشناسی اجتماعی به مجموعه ای از یافته های قابل تکرار و پایا دست یافت که این امر نشانه ای از بلوغ علمی است. البته در دهه های 1960-1970 آثار مکتوب روانشناسی اجتماعی به گونه چشمگیری کاهش یافت.یکی از دلایل این امر درگیری روانشناسان اجتماعی بر سر مسائل مختلف بود.بحث اخلاق تحقیق اجتماعی در این دوره رواج می یابد.

طی دهه ی 1980 دو جریان عمده شکل می گیرد : یکی تاثیر روز افزون دیدگاه شناختی در تحقیقات و دیگری تاکید فزاینده بر کاربردی کردن مطالعات.

 

 

روش های تحقیق در روانشناسی اجتماعی به جه صورت است؟

 

1-روش های آزمایشی: روش آزمایشی.نوع خاصی از بررسی است که درآن مهار وضعیت اجتماعی به میران حداکثر میسر است.در روش آزمایشی به دستکاری متغییر ها.عوامل وتحلیل واریانس ها می پردازند

.در کاربردیک آزمایش باید به اصول زیر توجه داشت:

1-تشکیل یک فرضیه که حاوی رابطه ی علی در مورد همبستگی بین متغییرهای مستقل و متغییرهای وابسته است.

2- برای تشکیل فرضیه باید متغییرهای مرتبط با موضوع تحقیق شناخته شده باشند .

3-متغییرهای مورد مشاهده باید قابل تفکیک و جداسازی از سایر متغییرها باشند تا بتوان رابطه آن ها را با یکدیگر مهار کرد.

4- متغییر مستقل باید قابل تغییر باشد .

5- امکان تکرار چنین دستکاری هایی باید وجود داشته باشد .

 

روشهای آزمایشی به چند دسته تقسیم میشوند؟

 

الف-روش میدانی: در این روش موضوع مورد بررسی از محیط طبیعی خود جدا نمی شود.یعنی ابتدا محقق باید با محیط آشنا شود و از نوع رفتارهایی که احتمال وقوع بیشتری دارند آگاه شود و سپس تصمیم بگیرد که چه رفتارهایی را ثبت و اندازه گیری کند تا نتایج او ناشی از سو گیری های شخصی نباشد.

 

ب- روش آزمایشگاهی: در این روش موضوع یا فرآیند در شرایط مهار و برنامه ریزی شده بررسی می شود.در موقعیت آزمایشگاهی یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه--با این هدف که اثر تغییرات در متغییر مستقل بر روی متغییر وابسته وارسی شود--مورد مشاهده قرار می گیرند. در این روش محقق ابتدا به مهار متغییر های مداخله گر می پردازد.

وجه تمایز گروه آزمایشی و گروه گواه این است که فقط گروه آزمایشی تحت تاثیر متغییر مستقل قرار می گیرد.

 

_روش یکسان سازی عوامل: در مهار آزمایش نخستین گام تعیین عوامل مهم است.مهار شامل همه عوامل نمی شود بلکه فقط عواملی را در بر میگیرد که با توجه به فرضیه مورد آزمایش اهمیت ویژه ای دارند.محقق. هر دو گروه آزمایشی و گواه خود را به گونه ای  بر می گزیند که تمامی عواملی که مهم تشخیص داده شده اند.به جز متغییر مستقل در هر دو گروه کاملا یکسان باشد.اگر مهار عوامل مهم امکان پذیر نباشد آزمایش مورد تردید قرار می گیرد.

 

 

2- روش همبستگی:

 

بیشتر محققان ترجیح میدهند که در روانشناسی اجتماعی از روش های آزمایشی استفاده کنند. ولی گاهی به عللی نمی توان از این روش بهره گرفت. این امر یا به علت لزوم رعایت اصول اخلاقی است و یا بدان سبب که متغییرهای مزاحم قابل مهار نیستند. به همین خاطر محقق از روش های دیگر استفاده می کند .

یکی از روش هایی که معمولا دانشمندان از آن استفاذه می کنند روش همبستگی است. در این روش محقق تلاش نمی کند یک یا چند متغییر را تغییر دهد. بلکه فقط به صورت طبیعی آن ها را مشاهده می کند و تغییراتی را که در متغییرهای مورد مطالعه رخ می دهند را ازنظر می گذراند تا دریابد آیا تغییرات فیزیکی آن ها با تغییرات دیگری همبسته است یا نه. دامنه همبستگی از 1+ تا 1- است و هرچه از صفر دورتر و به 1+ نزدیکتر باشد ارتباط بین متغییرها قوی تر است. در این روش اگر همبستگی م ثبت باشد با افزایش یک متغییر متغییر دیگر نیز افزایش می یابد.اما اگر همبستگی منفی باشد با افزایش یک متغییر.متغییر دیگر کاهش پیدا می کند